English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 103 (7154 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
I can manage that. <idiom> U خودم از پسش برمی آیم.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
I can manage, thank you. U خودم از پسش برمی آیم، متشکرم.
Other Matches
myself U من خودم
myself U خودم
owning U خودم
number one U خودم
own U خودم
owned U خودم
owns U خودم
it follows that..... U چنین برمی اید که ....
onmy own responsibility U به مسئولیت خودم
for my parts U از سهم خودم
with my proper eyes U با چشم خودم
on my own account U بحساب خودم
siree U اقای خودم
pon my life U بجان خودم
myself U شخص خودم
for my part U از سهم خودم
on my own account U بابت خودم
function subprogram U ریزبرنامهای که مقدارمنفردی را برمی گرداند
it piques curiosity U حس کنجکاوی شخص را برمی انگیزد
I can manage that. <idiom> U من از پس این کار برمی آیم.
I cant help it. It is beyond my control. U دست خودم نیست
i saw it my self U من خودم انرا دیدم
imyself saw it U من خودم انرا دیدم
it is my own U مال خودم است
sirree U اقاجان اقای خودم
With my own capital . U با سرمایه شخصی خودم
i may thank myself U گناه از خودم است
own U شخصی مال خودم
owning U شخصی مال خودم
owned U شخصی مال خودم
owns U شخصی مال خودم
mercury delay line U تولید می شد و به عنوان ورودی برمی گشت
I shall be back this day month . U درست یک ماه دیگه برمی گردم
I saw it for myself . I was an eye –witness U خودم شاهد قضیه بودم
in p of my statement U برای اثبات گفته خودم
I could pass for a Greek . U می توانم خودم رایونانی جابزنم
on your own U خودم تنهایی [کاری را کردن]
I have entangled myself with the banks . U خودم را گرفتار بانک ها کردم
That is my line ( field ) . U خودم این کاره هستم
What a mes I made of my life . U دیدی چه بروز خودم آوردم
I wI'll get there somehow. U یکجوری خودم را آنجا می رسانم
pickup message U پیامی که هواپیما با کابل اززمین برمی دارد
register U ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
registering U ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
registers U ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
delaying U دوباه تولید میشود و به ورودی برمی گردد
delay U دوباه تولید میشود و به ورودی برمی گردد
delays U دوباه تولید میشود و به ورودی برمی گردد
I should bring you round to my way of thinking . U باید تو راهم با خودم همفکر کنم
I weighed myself today . U امروز خودم را کشیدم ( وزن کردم )
I know best where my interests lie. U صلاح کارم را خودم بهتر می دانم
I stayed in concealment until the danger passed. U خودم را پنهان کردم با خطر گذشت
I sat down with no fuss or bother . U برای خودم قشنگ گرفتم نشستم
I'd like to have a place of my own [to call my own] . U من منزل خودم را می خواهم داشته باشم.
out and in U گویی که با پیچش بطرف شیارمی رود و برمی گردد
I wI'll do that all by myself. U من خودم بتنهایی آنرا انجام خواهم داد
No one sent me, I am here on my own account. U هیچکسی من را نفرستاد من بحساب خودم اینجا هستم.
I wI'll do it on my own responsibility . U به مسئولیت خودم این کاررا خواهم کرد
de scrambler U وسیلهای که یک پیام نامناسب را به حالت اصلی و مط لوب برمی گرداند
I'm old enough to take care of myself. U من به اندازه کافی بزرگ هستم که مواضب خودم باشم.
I wI'll try to catch up. U سعی می کنم خودم را برسانم ( جبران عقب افتادگه )
I accidentally locked myself out of the house. U من به طور تصادفی خانه ام را روی خودم قفل کردم.
This house is my own . U این خانه مال خودم است ( اجاره یی نیست )
permanent U حافظه کامپیوتر که حتی وقتی که برق قط ع باشد داده را برمی گرداند
documented U فرآیندی که طی آن متنی که تصادفاگ پاک شده است دوباره برمی گردد
document U فرآیندی که طی آن متنی که تصادفاگ پاک شده است دوباره برمی گردد
documenting U فرآیندی که طی آن متنی که تصادفاگ پاک شده است دوباره برمی گردد
I'm doing it on my own account, not for anyone else. U این را من فقط بابت خودم میکنم و نه برای کسی دیگر.
resets U دستوری که هر اجرای برنامهای رامتوقف میکندوکاربررابه صحفه نمایش یا BIOS برمی گرداند
permanent U رسانه ذخیره سازی که حتی وقتی برق قط ع باشد داده را برمی گرداند
reset U دستوری که هر اجرای برنامهای رامتوقف میکندوکاربررابه صحفه نمایش یا BIOS برمی گرداند
feedback U اطلاعات مربوط به تاثیرات سیگنال کنترلی روی وسیله یا ماشین که به کامپیوترکنترلی برمی گرددو
absolute address U وسیله ورودی مثل tablet یا mouse که مختصات نشانه گر را با بردارهای مخصوص برمی گرداند
non volatile U رسانه ذخیره سازی یا حافظه که داده را برمی گرداند حتی وقتی که برق قط ع شود
horizontal U مدت زمانی که اشعه تصویر در صفحه نمایش به اول خط بعد برمی گردد از آخر خط قبل
reset U سیگنال الکتریکی که سیستم رابه وضعیت اولیه برمی گرداندوقتی که روشن شده بودونیازبه راه اندازی مجدد دارد
storage U TRC مخصوص برای گرافیک کامپیوتری . تصویری را روی صفحه برمی گرداند بدون نیاز به عملیات تنظیم مجدد
resets U سیگنال الکتریکی که سیستم رابه وضعیت اولیه برمی گرداندوقتی که روشن شده بودونیازبه راه اندازی مجدد دارد
medium U مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
mediums U مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
GOSUB U دستور برنامه نویسی که یک تابع را اجرا میکند و سپس دستور بعدی را برمی گرداند
looped U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loops U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loop U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
del U کلیدی در صفحه کلید که نشانه گر را یک حرف به عقب برمی گرداند و آن حرف را پاک میکند
softer U دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند
operation U عملیاتی که عملوندهای لازم را از حافظه دریافت می کنند. عملیات را انجام می دهند و نتیجه را برمی گردانند به حافظه
softest U دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند
soft U دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند
shell out U خارج شدن به سیستم عامل وقتی که برنامه اصلی هنوز در حافظه است , پس کاربر به برنامه برمی گردد
link U تعداد دستورات کامپیوتری در برنامه که در هر زمان قابل فراخوانی هستند و کنترل به دستور بعدی به برنامه اصلی برمی گردد
reads U سیستم اطمینان از اینکه داده به درستی دریافت شده است و داده ارسالی برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
read U سیستم اطمینان از اینکه داده به درستی دریافت شده است و داده ارسالی برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
macroinstruction U دستور برنامه نویسی که به چندین دستور در تابع یا ماکرو برمی گردد. نرم افزار نشر Macromedia Derector برای PC و Macintosh با استفاده از زمان چاپ Lingo
phosphor U صفحه نمایش پوشیده شده که تصاویر نمایش داده شده در زمان طولانی تر از تنظیم مجدد برمی گرداند و اثرات نور را کم میکند
resident U برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند
residents U برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند
transparently U مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
transparent U مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
read U مدت زمان بین وقتی که داده آدرس به رسانه ذخیره سازی فرستاده میشود و داده برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
reads U مدت زمان بین وقتی که داده آدرس به رسانه ذخیره سازی فرستاده میشود و داده برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
Recent search history Forum search
1سلام دوستان . یک سوال داشتم.در عبارتی که نوشتم از کجا باید بفهمیم که کلمه طراحی به کل جمله برمی‌گردد یا فقط به piping
1من خودم قلیان دارم میتوانم در حیات استفاده کنم
1i was rebelling now
1جداسازی سلول‌های‌سرطانی‌گردشی به کمک افزایش حجم ناشی از تابش لیزر به سلول های حاوی نانوذرات طلا
0عشق تنها چیزی هست که اگر واقعی شو بدست بیاری
0فقط خودم میتوانم زندگی خودم را تغییر دهم هیچکس نمیتواند اینکار را برای من انجام دهد
0می توانم گلیم خودم را از آب بکشم.
0این بچه یه هو غیبش زد. من هم دویده ندویده خودم رو رسوندم این جا
0من خواستارم که در آینده شخص مفید وکارایی برای جامعه خودم باشم
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com